جملات اشتباه والدین که فرزندان را در آینده نیازمند روانشناس میکند
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۸۱۶۵۴
در دهههای اخیر والدین زمان بیشتری با فرزند خود میگذرانند. این بدان معنی است که پدر و مادرهای امروزی رویکرد مسئولانه تری نسبت به تربیت فرزند خود دارند، امری که روانشناسان را خوشحال میکند.
به گزارش روزیاتو، اما حتی مسئولیت پذیرترین پدر و مادرها هم به طور کامل از اشتباه کردن مصون نیستند. مثلاً استفاده از برخی جملات فکر نشده میتواند بر سلامت روان فرزند تأثیر منفی بگذارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روانشناسان توصیه میکنند توجه دختران را بر زیبایی شان متمرکز نکنید. چون ممکن است در بزرگسالی این تصور را پیدا کنند که ظاهر مهمترین چیز است و هر نقص ظاهری جزئیای را برای خودشان بزرگ کنند. در نهایت ممکن است دچار عقدههای مختلفی شوند و وقت ارزشمند خود که باید صرف رشد فردی شود را هدر دهند.
۲- «من سن تو خیلی بهتر بودم»مقایسه شدن همیشه برای بچهها دردناک است. به علاوه، اگر این مقایسه نه با قوم و خویش یا دوست و همسایه، بلکه با پدر و مادر خودشان مقایسه شوند، این رنج بسیار بیشتر میشود، چرا که والدین ایده آل فرزند هستند.
مقایسهی مکرر فرزند را دچار اضطراب میکند، اعتماد به نفسش را پایین میآورد و میتواند حتی باعث فاصله گرفتن او از والدینش شود.
۳- «نه نه، اونجا نرو! خطرناکه!»اضطراب و نگرانی والدین برای فرزند خود امری طبیعی است. با این حال، تلاش برای محافظت از فرزند خود از همه چیز و مراقبتگری بیش از اندازه میتواند فرزند را دچار «سندرم پیتر پن» کند. معمولاً افراد بالای ۳۰ سال به این سندرم دچارند که عمدهی آنها هم مرد هستند. این افراد در برابر بزرگ شدن مقاومت میکنند و همچون کودکان، بی ثبات و احساساتی اند و رفتارهای بچگانهای دارند. تشکیل خانواده برای این افراد دشوار است و علاقهای به بچه دار شدن و برعهده گرفتن مسئولیت آنها ندارند.
۴- «البته که آره!»نه گفتن به فرزند خود کار بسیار دشواری است، اما راضی نگه داشتن همیشگی او هم گاهی از مخالفت کردن بدتر است. تربیت آسان گیرانه در نهایت هم به فرزند آسیب خواهد زد و هم به والدین. تحقیقات نشان داده این رویکرد به شکل غیر مستقیم سبب میشود فرزند در آینده با افراد نامناسبی ارتباط برقرار کند و تحت تأثیر آنها ممکن است به دردسر بیافتد و حتی مرتکب جرم شود.
۵- «تو از اون خیلی بهتری.»بچه حرفهای بزرگ ترها را باور میکنند. به همین دلیل است که نباید در تعریف و تمجید از فرزند خود زیاده روی کنید و به او بقبولانید که فردی استثنایی است، حتی به هدف انگیزه بخشی برای او. چون والدین با این کار ممکن است فرزند خود را خودشیفته بار آورد.
۶- «دیدی گفتم اینطوری میشه!»تأکید بر اینکه شما نتیجهی تصمیم و ایدهی فرزندتان را از قبل میدانستید، هیچ فایدهای برای فرزندتان ندارد. فرزندتان باید یاد بگیرد که از تجربیات خودش استفاده کند. مثلاً اینکه دوچرخه سواری احتیاج به تمرکز و احتیاط دارد، یا اگر در چالهی آب بپرد، لباس هایش خیس میشوند و سردش میشود. به جای نشان دادن اینکه از عاقبت کار باخبر بودید، فرزندتان را به خاطر گرفتن تصمیمات درست و غلبه بر مشکلات تحسین کنید.
۷- «من اینطوری بزرگ شدم، مشکلی هم پیدا نکردم.»پدر و مادرهای ما شیوههای خودشان را برای تربیت ما داشتند. اما این بدان معنی نیست که ما هم باید فرزند خود را به همان روش تربیت کنیم. شما نباید بدون توجه به نیازهای فرزندتان، دنباله روی شیوههای تربیتیای شوید که از گذشته وجود دارند. فراموش نکنید که هر کسی منحصر به فرد است و با بقیه تفاوت دارد؛ بنابراین نمیتوان برای همه از یک شیوهی واحد استفاده کرد.
۸- «من خیلی چاقم. باید رژیم بگیرم.»همهی ما گاهی احساس کمبود اعتماد به نفس میکنیم و نمیتوانیم کسی که دل مان میخواهد را در آینه ببینیم. اما برای فرزند، والدینش همیشه بهترین اند؛ بنابراین وقتی جلوی فرزندتان دربارهی نقصهای ظاهری تان صحبت میکنید، نه تنها خودتان را در چشم او پایین میآورید، بلکه طرز فکری اشتباهی هم در فرزندتان دربارهی ظاهر خودش به وجود میآورید.
۹- «اون رو نخور. چاق شدی.»در بحث اضافه وزن و محدودیتهای غذایی مرتبط با آن، بسیار بهتر است که تمرکز خود را بر روی مزهی غذاها و فواید سالم خوری بگذارید، تا مضرات مصرف غذای ناسالم. مثلاً اینکه بگویید «سبزی خیلی خوشمزه است» از اینکه بگویید «سیب زمینی سرخ کرده فقط چاقت میکند» بسیار بهتر به نظر میرسد. یادآوری اضافه وزن داشتن فرزندتان به او به اعتماد به نفسش صدمه میزند و میتواند او را در بزرگسالی گرفتار پرخوری و دیگر اختلالات غذایی کند.
۱۰- «ولت میکنم میرم!»بسیاری از اوقات وقتی بچهای در برابر رفتن به جایی مقاومت میکند، از والدین میشنویم که میگویند: «باشد تو بمان، من میروم!». تهدید مداوم به رها کردن، کودک را میترساند و باعث میشود این حس را پیدا کند که هیچ محافظ و پناهی ندارد. این رفتار میتواند حس دلبستگی کودک نسبت به والدینش را به عنوان مرکز امنیت از میان ببرد. به جای این کار، سعی کنید توجه فرزند نافرمان خود را به یک چیز جالب جلب کنید یا از او بخواهید سگها یا پرندههایی که در مسیرتان به مقصد مورد نظر وجود دارد را بشمارد.
۱۱- «این کار رو نکن!»متأسفانه جملهی «این کار را نکن» کمکی به کودک برای اصلاح رفتارش نمیکند. فرزندتان با شنیدن این جمله دست از پریدن در چالهی آب یا دویدن در جای شلوغ برنمی دارد. بهتر است تمرکز خود را بر روی جملاتی بگذارید که پیام منفیای ندارند و برای محقق شدن هدفی که مدنظر دارید همکاری کنید. مثلاً به جای اینکه بگویید «در چالهی آب نپر» میتوانید بگویید «دور چاله برو» و حتماً هم از کلمهی «لطفاً» استفاده کنید و خودتان هم آن کار را انجام دهید. حتماً خیلی زود نتیجهی خوبی خواهید گرفت.
۱۲- «تو دیگه بچهی بزرگی شدی. نباید از چیزی بترسی.»ترس امر منطق برداری نیست و حتی بزرگ ترها هم گاهی از چیزهایی میترسند. لازم به گفتن نیست که بچههای کوچک به خوبی با این حس آشنا هستند. بچهها ترسهای مختلفی دارند که بعضی از آنها برای بزرگ ترها خنده دار به نظر میرسد، اما معنایش این نیست که باید آنها را نادیده بگیریم. با گفتن یک جملهی فکر نشده به فرزند وحشت زدهی خود نشان میدهید که حرفش را نشنیده اید و احساساتش را بی ارزش شمرده اید. به جای آن، با فرزندتان همدلی و از او حمایت کنید.
۱۳- «وضعیت مالیمون به تو مربوط نیست»صحبت کردن دربارهی مسائل مالی برای بسیاری از والدین موضوعی دشوار و حساس است. بسیاری از اوقات، پدر و مادرها ترجیح میدهند به فرزند خود توضیح ندهند که چرا نمیتوانند اسباب بازیای را برایش بخرند یا او را به شهربازی بخصوصی ببرند. اما باید این کار را انجام دهند. بچهها چیزهای زیادی را متوجه میشوند، اما ممکن است تلقی نادرستی از مشکل پیدا کنند و به خاطر نبود پول احساس گناه کنند.
باورهای نادرست میتوانند تا دوران بزرگسالی فرزند ادامه پیدا کنند و او را تبدیل به فردی معتاد به کار کنند که صرفاً پول پس انداز میکند و از خرج کردن آن میترسد. یا برعکس، ممکن است تبدیل به فردی ولخرج شود که نمیتواند دست از هدر دادن پول هایش بکشد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: والدین فرزندان قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل پدر و مادر ها ی فرزندتان فرزند خود بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۸۱۶۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تبدیل افکار خاموش ذهن به گفتار| ابزاری که اندیشه را واژه میکند!
خبرگزاری علموفناوی آنا- هدا عربشاهی: استفان هاوکینگ، اخترفیزیکدان و ریاضیدان انگلیسی که بیشاز هرچیز بهدلیل مطالعاتش درباره سیاهچالهها شناخته میشد، از اواخر میانسالی بهطرز روبهرشدی برای برقراری ارتباط با دیگران با مشکل مواجه شد. آتروفی عضلانی نخاعی پیشرونده، بیماری حادی که در سن ۲۱ سالگی به او حملهور شد علاوهبر فلجی ماهیچههای مورد نیاز برای راهرفتن و نوشتن، بهتدریج عضلاتی را که در صحبتکردن نقش دارند درگیر کرد بهطوریکه او سالها فقط با انقباض ماهیچههای گونه و انتقال این حرکات ازطریق حسگرهای فروسرخ به رایانه، توان نوشتن و صحبتکردن داشت. اما زمانیکه او به سن ۷۱ سالگی رسید، قدرت ماهیچههای گونهاش هم به مرور تحلیل رفت و بهاینترتیب، یکی از پویاترین ذهنهای علم قادر بود فقط یک کلمه در دقیقه بنویسد. ازاینرو، سال ۲۰۱۳ شرکت آمریکایی اینتل، پیشگام در فناوریهای تراشه و سامانههای رابط کاربری، دستگاه جدیدی ساخت که به این دانشمند اجازه میداد هر ۶۰ ثانیه ۵ تا ۱۰ کلمه بنویسد و حرف بزند. این سامانه که برپایه فناوری تشخیص چهره بود نهفقط حرکات عضلات گونه، که حرکات دهان و ابروها را هم ثبت میکرد و بهاینترتیب، هاوکینگ میتوانست از آن برای انتخاب حروف روی صفحه نمایشگر رایانه، نوشتن واژهها و عبارات و تبدیل آنها به صدای الکترونیکی استفاده کند. اگر امروز این فیزیکدان انگلیسی زنده بود شاید میتوانست به استفاده از نمونههای اولیه دستگاههایی که به مدد هوشمصنوعی افکار را میخوانند و آنها را به کلمات تبدیل میکنند برای برقراری ارتباط با سرعتی بیشتر امیدوار باشد.
هوشمصنوعی سکوت ذهن را میشکند
از سال ۲۰۱۹ گروهی از دانشمندان دانشگاه کلمبیا در کانادا به سرپرستی پژوهشگر ایرانی، نیما مسگرانی، با کمک هوشمصنوعی گامهای رو به جلویی را برای تحقق رویای امکان تبدیل افکار خاموش ذهن به گفتار برمیدارند. به اعتقاد این دانشوران، آنچه که درحالحاضر قدمهای نخستین خودش را میپیماید ظرف یکدهه آینده به واقعیتی دردسترس تبدیل خواهد شد. تیم نیما مسگرانی مشغول توسعه الگوریتمی است که بااستفاده از هوشمصنوعی و استفاده از دستگاه الکتروانسفالوگرام قادر است سیگنالهای مغز را به کلمات گفتاری تبدیل کند.
همچنین یکسال پیشاز آغاز این پروژه، یعنی سال ۲۰۱۸، گروهی از دانشمندان علوم اعصاب دانشگاه تورنتو، سامانهای را توسعه دادند که امکان بازآفرینی تصویر ذهنی را روی صفحه نمایشگر میسر میکرد. این سامانه زمانی مفید است که شخصی بخواهد چهرهای را تشخیص دهد که در ذهنش واضح است، اما قادر به توصیف آن برای کارشناسان تشخیص چهره یا کشیدن آن روی کاغذ نیست و با کمک این سامانه و به لطف اسکن افکار، بازنمایی آن چهره امکانپذیر میشود. آزمایش این پژوهشگران، نمونهای از افرادی را شامل میشد که عکسی از صورت انسانی به آنها نشان داده شده بود و هنگام انجام الکتروآنسفالوگرام آنها باید درباره تکتک جزییات چهره فردی که تصویرش را دیده بودند فکر میکردند و همزمان، دستگاه ثمره آن افکار را روی صفحه نمایشگر میکشید و بازنمایی میکرد. درنهایت چهره شخص در عکس بهطور کامل روی نمایشگر ظاهر میشد.
اما نیما مسگرانی، سرپرست گروه پژوهشگران دانشگاه کلمبیا در این تحقیقات بر ابزار خاصی بهنام «ووُکدر» بهمعنی «رمزگذار صوت» تکیه کرد. این دستگاه قادر است هر سیگنال صوتی را بهصورت کدهایی رمزگذاری کند. الگوریتمهایی با قابلیت یادگیری جملات و داستانهای کوتاه و بازتولید کلمات و گفتارهای خاص در این دستگاه نصب شدهاند. این همان فناوری است که به سامانه دستیار صوتی الکسا محصول آمازون و سیری محصول اپل اجازه میدهد که به سوالهای کاربران پاسخ صحیح ارائه دهند. این مطالعه دادههایی را از پنج بیمار مبتلا به صرع درحالیکه تحت جراحی مغز و اعصاب بودند جمعآوری کرد. در مغز این بیماران یک سری الکترود کاشته شده بود که به دانشوران اجازه داد همانطورکه بیماران به داستانهایی که چهار نفر مختلف تعریف میکردند گوش میدادند اندازهگیریهای الکتروکورتیکوگرافی جامعی انجام دهند. هر ضبط عصبی حداکثر ۳۰ دقیقه طول کشید.
پساز جمعآوری دادهها، دستگاه رمزگذار صوتی امواج مغزی تولیدشده در قشر شنوایی را خواند و از آنها برای تبدیل آنچه که مغز شنیده بود به گفتار استفاده کرد. سپس صدای تولیدشده با سامانه هوشمصنوعی از هرگونه اصوات مزاحم پاک و درنهایت، دادهها برای شنوندگانی بیرون از این آزمایش پخش شد. بهگفته نیما مسگرانی، شنوندگان تا 75 درصد مواقع توانستند صداها را بفهمند و تکرار کنند که در مقایسه با تلاشهای قبلی بهطور متوسط بینظیر است. او همچنین پیشبینی میکند که این فناوری دستکم تا یک دهه آینده در سطح جهانی در دسترس خواهد بود و هرچند امکان انجام اندازهگیریهای الکتروکورتیکوگرافی (در تماس مستقیم با کورتکس مغز) محدود است، اما بههررو، این آزمایش میتواند پایه و اساس تبدیل افکار انسان به گفتار باشد. گام بعدی، اصلاح الگوریتمها است تا بتوانند کلمات و جملات پیچیده را رمزگشایی کنند، تاحدیکه این فناوری در آینده، واقعا بتواند به نقطه عطفی تبدیل شود که نهفقط در زندگی روزمره، که برای رفاه بیمارانی که بهدلیل بیماریهای تخریب نورونی و آسیبهای مغزی نمیتوانند صحبت کنند هم مفید باشد.
الگوریتمی برای تبدیل فعالیت مغزی به جملات
پساز مطالعات سال ۲۰۱۹ دانشمندان دانشگاه کلمبیا، گروهی از پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا در سال ۲۰۲۰ الگوریتمی را توسعه دادند که قادر است امواج مغزی را پردازش و آنها را به جملات معنادار تبدیل کند. براساس دادههای این محققان که در نشریه تخصصی نیچر نوروساینس منتشر شده است، میانگین میزان خطای این مدل برابر با ۳ درصد است. جوزف ماکین، متخصص یادگیری ماشین در این پژوهش میگوید: «واسطهای ذهن و ماشین موفقیت محدودی در رمزگذاری فعالیتهای عصبی نشان میدهند و قادر به رمزگشایی قطعات کلمات یا جملات خاص ساده هستند.» کار ماکین و گروهش با مشارکت چهار داوطلب شروع شد که در مغز آنها هم الکترودهایی برای نظارت بر تشنجهای صرع کاشته شده بود. از داوطلبان خواسته شد تا حدود ۵۰ جمله مختلف را چندبار با صدای بلند بخوانند: جملات سادهای چون «تینا ترنر یک خواننده پاپ است» یا «آن دزدها ۳۰ جواهر را دزدیدند». و همزمان دانشمندان فعالیت مغز آنها را ثبت کردند. سپس الگوریتم هوشمصنوعی که برای تبدیل سیگنالهای مغز به نمایشهای انتزاعی، در قالب رشتههای عددی طراحی شده بود، این دادههای جمعآوریشده را پردازش کرد. در مرحله بعد، این رشتههای عددی را کلمه به کلمه رمزگشایی کرد تا جملات تولید شوند. درطول مرحله آزمایش، سامانه ابتدا جملات بیمعنی تولید میکرد، اما زمانیکه «یاد گرفت» کدام جملات به کدام رشتهها متصلاند و کدام کلمات بیشتر با هم ظاهر میشوند، نتایج بهبود یافت. هرچند دقت تشخیص از فردی به فرد دیگر متفاوت است اما بهطور متوسط فقط در ۳ درصد جملات خطا شناسایی شد.
انتهای پیام/